نوشتار حاضر مدیریت روابط تعاملی بندگان با یکدیگر و پروردگارشان را با تمرکز بر دعای جوشن کبیر، از منظر متمایز و تازه ای مورد مداقه قرار داده است. بر این اساس مدلی برای مدیریت اخلاقی بر مبنای یک پیش فرض معرفت شناختی با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی احصاء شده است. جهت س چکیده کامل
نوشتار حاضر مدیریت روابط تعاملی بندگان با یکدیگر و پروردگارشان را با تمرکز بر دعای جوشن کبیر، از منظر متمایز و تازه ای مورد مداقه قرار داده است. بر این اساس مدلی برای مدیریت اخلاقی بر مبنای یک پیش فرض معرفت شناختی با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی احصاء شده است. جهت سازمان دهی داده های حاصل از دعای جوشن کبیر، از نرم افزار خاص آنالیز داد ه هاي کیفی MaxqdA2 استفاده شده است.
یافته های این پژوهش ابعاد مدیریت اخلاق گرا را در هفت درون مایه یا تِم تحت عنوان دانایی، توانایی، بردباری، عزت مداری، تعالی گرایی، توازن و پایداری و مدیریت نامحسوس ، در قالب "مدل مدیریت اخلاق گرا" با ویژگی های اثر بخشی، عمل گرایی و ولایت مداری ارائه نموده است.
پرونده مقاله
در سالهای اخیر، رهنمودهایی از سوی مقام معظم رهبری مبنی برتولیدملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی ارائه شده است. ایشان تولید ملّی را، اساس و حلقهی اساسی پیشرفت اقتصاد دانسته و بر لزوم حمایت مسئولان از این امر تاکید کرده اند. تولید دارای ابعاد گوناگون است. از یک طرف اشتغ چکیده کامل
در سالهای اخیر، رهنمودهایی از سوی مقام معظم رهبری مبنی برتولیدملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی ارائه شده است. ایشان تولید ملّی را، اساس و حلقهی اساسی پیشرفت اقتصاد دانسته و بر لزوم حمایت مسئولان از این امر تاکید کرده اند. تولید دارای ابعاد گوناگون است. از یک طرف اشتغال را افزایش می دهد و از طرفی سبب کاهش واردات می شود. به علاوه اثر روانی آن یعنی افزایش اعتماد به نفس و غرور ملی را ارتقا داده و اثرات هویت بخش آن بر شخصیت تک تک مردم نیز موثر خواهد بود. استقلال اقتصادی نیز از مسیر تولید می گذرد. این پژوهش در پی شناسایی بسترهای همکاری اثربخش میان دولت و تولیدکنندگان داخلی در راستای تقویت تولید و برآورده شدن منافع ملی است. مقوله های تولید در اين پژوهش ابتدا بر اساس مطالعات انجام شده در مورد كلماتِ كليديِ مرتبط با تولید ملی، استخراج شده و پس از جمع آوری، سوالات اولیه حول موضوع، طراحی و در قالب مصاحبه های نیمه ساختاریافته نظرات خبرگان امر جمع آوری شده است. جامعه آماری شامل فعالین حوزه تولید و نیز مسئولین اجرایی کشور در وزارت خانه صنعت، معدن و تجارت و کارشناسان اتاق بازرگانی و غیره بوده اند. براي کسب نظر از روش نمونه گیري گلوله برفی استفاده شده است. برای تحلیل مصاحبه ها از تحلیل محتوای کیفی بهره گرفته شده و نتایج در قالب یک مدل مفهومی، به نمایش درآمده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد، همکاری بین دولت و تولیدکنندگان با مداخله هوشمندانه و از طریق ایجاد بسترهای مناسب مالی، تنظیم شرایط فعالیت ها و محصولات، تنظیم روابط بین المللی اقتصادی محقق خواهد شد. روایی و پایایی پژوهش نیز، با معیارهای موجود تایید شده است.
پرونده مقاله
با توجه به توسعه مدلهای مدیریت نگهداری و تعمیرات در سطح جهانی، ضروري است که سازمانها براي موفقیت به تفاوتهای محیطی بین سازمانهای مختلف توجه کنند و مدل موردنیاز خود را با شرایط خاص حاکم بر سازمان خود متناسب و سازگار سازند. در این تحقیق، توسعه یک مدل اجرایی از مدیریت چکیده کامل
با توجه به توسعه مدلهای مدیریت نگهداری و تعمیرات در سطح جهانی، ضروري است که سازمانها براي موفقیت به تفاوتهای محیطی بین سازمانهای مختلف توجه کنند و مدل موردنیاز خود را با شرایط خاص حاکم بر سازمان خود متناسب و سازگار سازند. در این تحقیق، توسعه یک مدل اجرایی از مدیریت نگهداری و تعمیرات به کمک نظریه ساختار سازی تفسیری ISM صورت گرفته است. به این منظور، در گام اول عناصر تشکیلدهنده مدل نگهداری و تعمیرات با انجام مطالعات و مصاحبههای قبلی بهدستآمده است. خروجی این مرحله شناسایی پنجاه و شش زیرمولفه، چهارده مؤلفه در قالب شش بعد اصلی می باشد. در گام بعدي بهمنظور برقراري ارتباط و توالی بین ابعاد و مؤلفهها، از روش مدلسازی ساختاري تفسیري بهره گرفتهشده است. در این روش بر اساس نظرات خبرگان و تجزیهوتحلیلهای صورت گرفته، ساختار مدل مدیریت نگهداری و تعمیرات استخراج گردیده است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که شش بعد اصلی (رهبری، زیرساخت، اصــول و مبـانی، پشتیبـــانی، بهبـود و تعــالی) در هر سازمان فنآور با شرایط سازمان هدف، پایههای بنیادین هر مدل مدیریت نگهداری و تعمیرات را تشکیل میدهد و سایر مؤلفهها و زیرمولفه های مدل مورد تحقیق عملاً از این شش بعد آغاز می شوند و در نهایت منجر به بهبود و تعالی سازمان می گردد.
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف طراحی و تبیین الگوی استراتژیهای بازاریابی و فروش در صنعت پخش موادغذایی انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی، اکتشافی است و از روش تحقیق آمیخته استفاده شده است. در بخش کیفی از تحلیل محتوا و و اجماع 11خبره اجرایی و دانشگاهی و در بخش کمی روش کمی با رو چکیده کامل
این پژوهش با هدف طراحی و تبیین الگوی استراتژیهای بازاریابی و فروش در صنعت پخش موادغذایی انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی، اکتشافی است و از روش تحقیق آمیخته استفاده شده است. در بخش کیفی از تحلیل محتوا و و اجماع 11خبره اجرایی و دانشگاهی و در بخش کمی روش کمی با روش پیمایشی 81 پرسشنامه میان مدیران عامل، بازاریابی و فروش 54 شرکتهای پخش، توزیع شد. دادههای به روش معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها نشان داد که اهداف بازاریابی، استراتژیهای قیمتگذاری، استراتژی توزیع مواد غذایی به ترتیب بالاترین عوامل سازنده استراتژی بازاریابی در صنعت پخش مواد غذایی و شایستگی رابطه مدار تیم فروش، عملکرد تیم فروش و رهبری تحولآفرین مهمترین عوامل سازنده استراتژی فروش هستند. شواهد حاکی از این است که حضور هر یک از تعدیلگرهای سهگانه (تهدیدها و فرصتهای ورود رقبا، نقاط قوت و ضعف شرکت و عوامل کلان تاثیرگذار دوران پسارکود) بر رابطه میان استراتژیهای بازاریابی و فروش اثرگذار است. اتخاذ رویکردی جامع نسبت به عناصر تشکیل دهنده استراتژی های بازاریابی و فروش و هماهنگی بین آن ها، در نظر گرفتن رکود اقتصادی، شرایط تحریم و اوضاع احتمالی پسارکود از موارد مهمی است که تاکنون در تدوین استراتژیهای فروش و بازاریابی شرکتهای پخش ایرانی مورد توجه قرار نگرفته است. از این رو، صنعت پخش مواد غذایی میبایست ضمن توجه به تمامی عناصر شکل دهنده این استراتژی ها، و در نظر گرفتن ابزارهای بازاریابی فروش و مدیریت گروههای محصولی برای ایجاد هماهنگی بین استراتژی های بازاریابی و فروش، به این مسائل تاثیرگذار اقتصادی نیز توجه ویژه داشته باشد.
پرونده مقاله
با توجه به افزایش شدت رقابت، توجه به فناوریهای نوین در زنجیره تأمین ضروری است. در عصر حاضر اینترنت اشیا از مهمترین ابزارهای نوآورانه بهحساب میآید. ایجاد عوامل مناسب بهمنظور عملیاتیسازی اینترنت اشیاء سبب توسعهی عملکرد زنجیره تأمین میشود. به همین علت شناسایی مولف چکیده کامل
با توجه به افزایش شدت رقابت، توجه به فناوریهای نوین در زنجیره تأمین ضروری است. در عصر حاضر اینترنت اشیا از مهمترین ابزارهای نوآورانه بهحساب میآید. ایجاد عوامل مناسب بهمنظور عملیاتیسازی اینترنت اشیاء سبب توسعهی عملکرد زنجیره تأمین میشود. به همین علت شناسایی مولفههای اثرگذار در جهت استفاده از این فناوری و همچنین آگاهی از نتایج اثربخش آن، از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. بنابراین هدف اصلی این تحقیق، شناسایی و تحلیل پیشرانها و پیامدهای اینترنت اشیا در زنجیره تأمین است. این تحقیق از دو فاز کیفی و کمّی و با رویکرد آمیخته انجام میشود. جامعه آماری فاز کیفی، مقالات داخلی و خارجی و جامعه آماری فاز کمّی اساتید دانشگاهی و خبرگان صنعتی است. شیوهی نمونهگیری قضاوتی و حجم نمونه آماری در فاز کیفی، 22 مقاله و در فاز کمی 10 نفر است. روش گردآوری دادههای کیفی روش کتابخانهای و در دادههای کمّی استفاده از پرسشنامهی محقق ساخته است. از روش تحلیل محتوای عرفی قراردادی برای بخش کیفی و از روش مدلسازی ساختاری تفسیری برای تحلیل بخش کمّی استفاده خواهد شد. نتایج تحلیل محتوا بیانگر هشت دسته پیشران شامل سرمایه فرهنگی، سرمایه مالی، سرمایه انسانی، سرمایه ذهنی، سرمایه ارتباطی، زیرساختهای فناوری اطلاعات، تسهیلات قانونی و قابلیتهای محیطی و همچنین هفت پیامد اصلی شامل عملکرد اقتصادی، عملکرد اجتماعی، عملکرد زیستمحیطی، عملکرد تجاری، عملکرد تولید و عملیات، عملکرد سیستم اداری و رشد و توسعهی عملکرد است. در بخش پیشرانها زیرساختهای فناوری اطلاعات و در بخش پیامدها عملکرد اقتصادی با بیشترین تأثیر بر سایر متغیرها بهعنوان متغیرهای کلیدی مدلهای ساختاری تفسیری شناسایی شدند.
پرونده مقاله